محمد علی فیض پور؛ فاطمه آسایش
چکیده
چکیده
در ادبیات اقتصاد شهری –که در ایران نیز سابقه چندانی ندارد- نشان داده شده که عملکرد شهرها به ساختار آنها بستگی داشته و به عبارتی بین عملکرد شهر و ساختار آن رابطه معنیداری برقرار است. بر این اساس و با وجود چنین رابطهای میتوان عملکرد آینده شهرها را بر اساس تغییرات ساختاری آنها پیشبینی نمود. ازاینرو، این پژوهش با هدف ...
بیشتر
چکیده
در ادبیات اقتصاد شهری –که در ایران نیز سابقه چندانی ندارد- نشان داده شده که عملکرد شهرها به ساختار آنها بستگی داشته و به عبارتی بین عملکرد شهر و ساختار آن رابطه معنیداری برقرار است. بر این اساس و با وجود چنین رابطهای میتوان عملکرد آینده شهرها را بر اساس تغییرات ساختاری آنها پیشبینی نمود. ازاینرو، این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات ساختاری شهرهای ایران و نیز تمایزات منطقهای نظام شهری و بر اساس جایگاه نخست شهری طراحی شده است. برای دستیابی به این هدف، از شاخصهای نخست شهری، دو شهر، چهار شهر گینزبرگ، چهار شهر مهتا، موماو و الوصابی، تمرکز هرفیندال، عدم تمرکز هندرسون، آنتروپی و تسلط شهری موسوی استفاده شده و دادههای این مطالعه از سرشماری سالهای 1355 تا 1395 استخراج شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که پدیده نخست شهری در نظام شهری ایران در همه این دوران وجود داشته و شاخصهای نخست شهری در این سالها، حرکت به سمت تعادل بیشتر در نظام شهری کشور را نشان میدهد. بااینوجود، میزان نخست شهری طی سالهای موردبررسی کاهش داشته و روند کاهش در شاخصهای موردبررسی، همسو با یکدیگر است. بااینوجود و با توجه به شواهد موجود، نتایج به دست آمده نشاندهنده ایجاد نخست شهرها در نظام شهری ایران به جای یک نخست شهر است. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، اکثریت شاخصهای موردبررسی تا سال 1385 نشان میدهد بالاترین و پایینترین میزان نخست شهری به ترتیب در استانهای تهران و مازندران بوده و از این سال به بعد، استان قم بهعنوان استان با بالاترین نخست شهری در نظام شهری ایران پدید آمده است. بر این اساس، میتوان انتظار داشت که تغییر در ساختار نظام شهری ایران زمینه را برای تغییرات عملکردی آینده در آنها فراهم نماید.
محمدعلی فیض پور؛ ابوالفضل شاه محمدی مهرجردی
چکیده
چکیده
تقریباً در تمامی مطالعات انجام شده در حوزه مزیت نسبی مناطق، شاخصهای عمومی مزیت نسبی مانند اشتغال، ارزش افزوده و سودآوری، مدّ نظر قرارگرفته است؛ درحالی که مطالعه مزیت نسبی مناطق، بدون در نظر گرفتن معیارهای توسعه پایدار، که عدم آلایندگی از عمدهترین آن محسوب میشود، مطالعهای ناقص است. بر این اساس، مطالعه حاضر میکوشد با ...
بیشتر
چکیده
تقریباً در تمامی مطالعات انجام شده در حوزه مزیت نسبی مناطق، شاخصهای عمومی مزیت نسبی مانند اشتغال، ارزش افزوده و سودآوری، مدّ نظر قرارگرفته است؛ درحالی که مطالعه مزیت نسبی مناطق، بدون در نظر گرفتن معیارهای توسعه پایدار، که عدم آلایندگی از عمدهترین آن محسوب میشود، مطالعهای ناقص است. بر این اساس، مطالعه حاضر میکوشد با در نظر گرفتن توأمان معیارهای عمومی مزیت نسبی مناطق و نیز، معیار عدم آلایندگی بهعنوان مبنایی اساسی برای توسعه پایدار، جایگاه و رتبه مناطق کشور را از حیث مزیت نسبی صنایع تولیدی مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور، ابتدا صنایع تولیدی مناطق مختلف بر اساس شاخصهای عمومی مزیت نسبی رتبهبندی شده و در مرحله بعد، جایگاه آنها با توجه به تلفیقی از شاخصهای عمومی مزیت نسبی و شاخصهای آلودگی هوا ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در بخش صنعت با استفاده از روش تاپسیس مورد توجه قرارگرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد مزیت نسبی مناطق در صنایع تولیدی با و بدون در نظر گرفتن شاخصهای توسعه پایدار از یکدیگر کاملاً متمایز است و ازاینرو و نیز از حیث سیاستگذاری، مزیتهای نسبی مناطق بدون در نظر گرفتن معیارهای پایداری راهنمای مناسبی برای سرمایهگذاریهای صنعتی نخواهد بود.
کلیدواژهها: آلودگی هوا، توسعه پایدار، صنایع تولیدی ایران، مزیت نسبی.
طبقهبندی JEL : Q01، L52، Q56، Q53
محمدعلی فیضپور؛ گلسا صالحی فیروزآبادی؛ مژگان بقاییپور
چکیده
چکیده
توجه به بحث مالیات را میتوان از ابعاد گوناگون مورد کند و کاو قرار داد. در این میان، سنجش کارایی هر نظام مالیاتی از ابعادی است که پرداختن به آن از هر جهت حائز اهمیت است. در این مقاله این موضوع در دو مقطع زمانی 1385 و 1388 (سال دوم و پایانی برنامه چهارم) در اقتصاد ایران و به تفکیک استانهای کشور مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. برای ...
بیشتر
چکیده
توجه به بحث مالیات را میتوان از ابعاد گوناگون مورد کند و کاو قرار داد. در این میان، سنجش کارایی هر نظام مالیاتی از ابعادی است که پرداختن به آن از هر جهت حائز اهمیت است. در این مقاله این موضوع در دو مقطع زمانی 1385 و 1388 (سال دوم و پایانی برنامه چهارم) در اقتصاد ایران و به تفکیک استانهای کشور مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. برای امکان این مقایسه و ایجاد همگنی، استانهای کشور بر اساس تقسیمبندی وزارت صنعت، معدن و تجارت در طرح آمایش صنعتی و معدنی به سه گروه توسعهیافته، کمتر توسعهیافته و توسعهنیافته تقسیم شدهاند. علاوه بر آن، از سه معیار تعداد کارکنان، ارزش افزوده بخشهای صنعت و خدمات و نیز تعداد اظهارنامههای منابع مالیاتی به عنوان ورودی و از معیار میزان مالیات دریافتی (مالیات مستقیم و مالیات بر کالا و خدمات) به عنوان خروجی نظام مالیاتی استفاده شده است. نتایج این پژوهش که با روش تحلیل پوششی دادهها صورت گرفته، نشاندهنده تمایزات آشکار کارایی نظام مالیاتی، حتی در گروه استانهای همگن از حیث توسعه صنعتی (عدم توسعه صنعتی) و به نفع استانهای توسعهنیافته از این حیث است. این یافته مبین آن است که نظام مالیاتی میتواند با افزایش کارایی خود، به ویژه در استانهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته صنعتی، میزان مالیات قابل دریافت را به صورت معنیداری افزایش دهد.
کلید واژهها: کارایی، ادارات مالیاتی استانها، تحلیل پوششی دادهها، توسعه صنعتی.
طبقهبندی JEL: H21، C14، O14